Monday, April 11, 2005

شرحى بر بيجار آذربايجان



مقالات زیر برای اولین بار درشماره 3 نشریه چنلی بئل (ویژه نامه آذربایجان غربی) به چاپ رسیده ، به جهت اهمیت مطالب و استقبال چشمگیر از این شماره و اتمام نسخه های چاپ گردیده مقالات مندرج این شماره متناوبا در سایت آذرسس قرار گرفته و انتشار خواهد یافت

شرحى بر بيجار آذربايجان

بيجار در غرب ايران واقع شده و از نظر اداري تابع استان کردستان مي باشد داراي 7730 کيلومتر مربع مساحت بوده و از شمال شرقي به استان زنجان ، از شمال غربي به شهرستان تکاب ( در آذربايجان غربي)، از جنوب به شهرستان قروه، از جنوب شرقي به قسمت کوچکي از استان همدان و از غرب به سنندج و ديواندره محدود است. بيجار منطقه اي است در امتداد سلسله جبال غربي ايران و يک سوم اراضي آن کوهستاني است. جنس خاک آن از سنگهاي رسوبي مخصوصا" ترکيبات رسي و آهکي و متعلق به دگرگونيهاي دوران سوم است. شهر بيجار به ((بام ايران)) شهرت دارد چرا که 1940 متر از سطح دريا ارتفاع دارد و770 متر از تهران بلندتراست. اين شهر بعد از شهر کرد بلندترين شهر ايران بوده ودر طول 47 درجه و 36 دقيقه شرقي گرينويچ و عرض شمالي 35 درج و52 دقيقه استوا قرار دارد . قدمت تاريخي اين منطقه به 7000 سال قبل برميگردد و آثار بدست آمده از تپه هاي باستاني آن قابل مقايسه با آثار بدست آمده از تپه (( يانيق تپه)) ميباشد. قلعه ((قمچي چاي)) با قدمتي 6هزار ساله در فاصله 45كيلومتري شمال بيجار و در نزديكي ((ياستي كند)) قرار دارد. در قرن پانزدهم، بيجار روستايي بيش نبود و گفته مي شود كه به ((شاه اسماعيل)) نخستين پادشاه دودمان صفويه تعلق داشت .

در حدود يك قرن قبل ساكنان آن تا اندازه اي متمكن شدند كه توانستند مالك زمين و خانه هاي خود شوند . اين تمكن در ايران علامت آزادي به شمار مي رود . بيجار به يك شهر تبديل يافت، ولي موقع جغرافيايي آن طوري نبود كه به صورت مركز بازرگاني در آيد. بلكه تنها بازاري شد براي فروش فرآورده هاي كشاورزي و اهميت چنداني پيدا نكرد . در سال 1296 ه.ق با قحطي بزرگي كه در تبريز و آذربايجان به وقوع پيوست، در اين هنگام بدستور ((امير نظام گروسي))، حاكم وقت بيجار، دهها خروار گندم از گروس به تبريز منتقل گرديد و مردم تبريز را از قحطي و مرگ رهانيد به همين علت از اين تاريخ به بعد بيجار گروس را حتي تبريز كوچك نيز ناميده اند. مردم بيجار گروس در جريان انقلاب مشروطه بر خلاف شهرهاي همسايه غربي با 300 سوار به ياري و كمك ((ستارخان)) و ديگر دليران مشروطه آذربايجان شتافتند.

بيجار گروس در 1325 شمسي همزمان با شكست ((فرقه دموكرات آذربايجان)) و تشديد فشارهاي حكومت پهلوي به مردم آذربايجان و شدت يافتن اعمال استعماري بر عليه آذربايجان، از استان چهارم (آذربايجان) منفك گرديده و به استان همدان واگذار گرديد و نهايتا در 1337 با تشكيل استان كردستان بيجار گروس به اين استان ضميمه شد و اين در حاليست كه با بررسي تاريخي مشخص ميگردد كه اين منطقه همواره جزو ايالت و منطقه آذربايجان بوده و هميشه از ناحيه غرب مورد حمله و غارتگري و چپاول قرار ميگرفته است.

بيجار گروس همينك وسيعترين و پرآب ترين منطقه استان كردستان ميباشد و به انبار غله ايران نيز مشهور است. در اين منطقه چهار رود پرآب به نامهاي ((قزل اوزن ))، ((قمچي چاي))، ((اوزون دره))، ((تلوار)) وجود دارد. اکثر مردم اين شهرستان مسلمان و 70% شيعه و 30% سني هستند در سابق تعدادي يهودي در اين شهر ساکن بودند که همگي مهاجرت کرده اند. صنايع دستي اين منطقه را قالي، قاليچه، گليم، جاجيم، سجاده، نمد، توري، دستکش، جوراب و ... تشکيل مي دهند و فرش هاي اين منطقه از شهرت جهاني برخوردار بوده و به خارج صادر ميشوند. در خصوص قالي بيجار گروس ميتوان به مطلب ذيل كه عينا از سايت www.bijariran.comو يا كتاب ((فرهنگ مردم گروس)) نوشته ((سيد محمود هاشمي نيا و ملوك ملك محمدي))، چاپ امين-قم، تابستان 1380 نقل ميگردد، مراجعه نمود: ((در نخستين سال هاي بين دو جنگ جهاني به ندرت قالي در اين ناحيه بافته مي شد . سپس در اواسط قرن بيستم اين صنعت به تدريج احياء شد تادر سال 1938 كه در حدود 1000 دستگاه بافندگي دراين ناحيه مشغول كار بود و فراورده سالانه آن به هزار تخته مي رسيد . در قرن گذشته روسا و خوانين مشرق كردستان كرد نبودند بلكه ترك بودند , به طوري كه عده اي از آنها تا امروز نيز ترك هستند . اغلب قبايل ترك به عكس اكثر قبايل ايراني قالي هاي خود را مثل قاليهاي بيجار دو پوده مي بافند . در بين اين قبايل ترك ناحيه هريس و تبريز , قشقائيها فارس و بعضي از ايالات افشار را در كرمان مي توان نام برد . احتمال بسيار دارد كه خوانين ترك شرق كردستان ( شايد عده اي از افراد خاندان افشار كه هنوز در شمال بيجار مالك چندين روستا هستند , به صفحه 242 مراجعه شود ). براي قصور خود به قاليهاي بزرگ و محكم نياز داشتند , حال چگونه مي توانستند چنين فرش هايي تهيه كنند ؟ بديهي است دستور دادند آنها را به همان شيوه عشايري و با با همان گره تركي و دو پوده پشمي تهيه كنند . يعني به همان شيوه اي كه قالي يوشاك تا به امروز بافته مي شود. در واقع قالي بيجار ميتواند يكي از خويشاوندان دور قالي يوشاك تركيه باشد . چنانچه اين فرضيه درست باشد بقيه نيز درست خواهد بود، ((بهاين)) معني ككه چون پشم ( به عكي نخ ) ماده اي است كه حالت ارتجاعي دارد براي به دست آوردن فرشي كه مثلاً در هر اينچ 12×12 گره داشته باشد پود هاي پشمي را بايد با شدت كوبيد كه در تنيجه قالي هاي خشن و فشرده به دست مي آيد، يعني همان ويژگي هايي كه در قالي بيجار ديده مي شود)).

مهمترين آثار تاريخي بيجار نيز عبارتند از قلعه بزرگ قم چقا ، پل تاريخي صلوات آباد ، بناي سنگي اوچ گنبد ،مسجد تاريخي خسروآباد ، تيمچه حاج شهباز خان ، تيمچه امير تومان متعلق به دوره صفويه ، زيارتگاه حمزه عرب ، پنجه علي ، آثار سد خاکي جعفر آباد ، تپه نجف آباد ، مقبره آ يت الله فاضل گروسي و قلعه هاي تاريخي بسيار و مقابر و امامزاده هايي چون سيد مسيب سيد شکر ، مقبره صاحبه ، گنبد پير صالح ، مقبره سيد خضر از جمله اماکن و آثار تاريخي مو جود در شهرستان بيجار هستند و جمعا" حدود 60 اثر باستاني و تاريخي در آ ن شناسايي شده اند . از مساجد بيجار مي توان مسا جد قا ئم، جامع بازار، اميرالمو منين، سيد ا لشهدا ء، امام رضا، فاطميه، ابوالفضل، موسي ابن جعفر، حضرت محمد ص، امام حسن، وحسينيه شهر را نام برد.

مراسم تاسوعا و عاشورا ي بيجار در ايران کم نظير است و مردم در برگزاري آن مشارکت فعال دارند و هر ساله خبر نگاران از کشو رهاي خارجي جهت تهيه گزارش در آ ن شرکت ميکنند. مردم اين شهر در زنده نگه داشتن عاشوراي حسيني بسيار متعصب و متاثرند بهمين جهت به محض مشاهده هلال محرم در آسمان چند علم سياه و منقوش را بر پشت بام مساجد و تكايا مي افرازند و طلاق آنها نيز با پارچه هاي سياه كه اشعار محزون و مذهبي بر آنها نوشته شده، ميپوشانند هم چنين با پارچه هاي مربع يا مثلث شكل كه بر آنها نامهاي الله، محمد، علي، حسن، حسين، فاطمه، يا قمربني هاشم و يا ابوالفضل نقش بسته است ستونها و طلاق نماهاي درون مساجد را مي پوشاند. در اين ماه بيشتر مردم بپاس شهيد شدن امام حسين و يارانش سياه پوش هستنند و در اين مدت خود رااز تمام شاديها بيگانه ميدانند و اصولا تمايلي به شادي خويش ندارند به همين مناسبت بيشر مردان ريش نمي زنند و زنان به آرايشگاه نمي روند و حنا نمي گيرند، روز تاسوعا و عاشورا از خوردن سير و پياز به صورت خام اجتناب مي نمايند زيرا خود را عزادار مي دانند روز عاشورا گروهي از مردان پا برهنه هستنند وعده اي آب نمي نوشند بپاس اينكه امام حسين در صحراي كربلا تشنه لب به شهادت رسيده است در همين ايام نذر و نيازهاي فراواني مي نمايند از جمله دادن حليم و طعام به فقرا و نياز مندان و سر بريدن قرباني در جلو هيئت هاي عزا دار و تقسيم گوشت بين خانواده هاي حاجتمند. عزاداري مانند سينه زني و زنجير زني و غيره است .

جمعيت نيمه شرقي استان كردستان(منطقه گروس) شيعه مذهب بوده و اكثرا ترك زبان ميباشند. ترك زبانان منطقه گروس در 8 نقطه شهري و 400 روستا در شهرستانهاي ((بيجار گروس)) و ((قروه گروس)) ساكن هستند. در حال حاضر آمار دقيقي از تركهاي منطقه گروس وجود ندارد اما تركهاي بيجار گروس در همه دوره ها نماينده ترك زبان روانه مجلس نموده اند. با وجود قابليتهاي بسيار بالاي منطقه، متاسفانه بيجار نسبت به شهرهاي غربي استان كردستان محروميت و عقب ماندگي بيشتري را داراست و طرحهاي عمراني اين منطقه با سرعت لاك پشتي در حال اجرا ميباشند.

بعد از تشكيل استان كردستان كه كوه ((چنگ الماس)) حد و مرز آذربايجان و كردستان تعيين شد، شاعر ترك زبان بيجار ترانه ايي ميسرايد كه اكنون نيز زنان منطقه هنگام تنهايي و هنگام قالي بافي اين ترانه را زمزمه ميكنند:

چنگ الماسين يئلي اسدي
آجىسي دوغرادي كسدي
حاجامات آلمايين بسدي
قان آپاردي حالدان مني
ايراق سالدي ائلدن مني

0 Comments:

Post a Comment

<< Home